پژوهش حاضر با هدف «مدلسازی چالشهای آموزش هنر در نظام آموزشی عراق بر اساس مدلسازی ساختاری تفسیری انجام شد. روش پژوهش، مطالعه موردی از نوع مدلسازی ساختاری تفسیری بود. جامعهی آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه و معلمان هنر بودند که به صورت نمونهگیری هدفمند 23 نفر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل اسناد و پرسشنامه محققساخته بود و برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که 10 عامل شامل عدم وجود معلمان متخصص برای آموزش هنر، بیتوجهی مدیران و سیاستگذاران آموزشی به درس هنر؛ ضعف فضای آموزشی و امکانات، کمبود بودجه برای آموزش هنر، انحصار هنر به هنرهای تجسمی به دلیل مسایل فرهنگی یا دینی(مغایرت رقص و موسیقی با هنجارهای دینی)، عدم استقبال و کماهمیتی هنر برای والدین، عدم وجود کتاب و محتوای مناسب آموزشی در حوزه آموزش هنر، عدم وجود رویکرد جامع و نظاممند در آموزش هنر، عدم زمان کافی تخصیص یافته برای آموزش هنر و کماهمیت بودن درس هنر در جامعه به عنوان چالشهای اصلی آموزش هنر در مدارس عراق هستند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که در بین این چالشها، انحصار هنر به هنرهای تجسمی به دلیل مسایل فرهنگی/دینی(مغایرت رقص و موسیقی با هنجارهای دینی) و کماهمیت بودن درس هنر در جامعه و عدم وجود رویکرد جامع و نظاممند در آموزش هنر به عنوان اصلیترین و زیربناییترین عوامل به ترتیب در سطح ششم، پنجم و چهارم بر عوامل دیگر اثرگذار هستند.
alhitavi A. model the challenges of art education in the Iraqi education system based on interpretive structural modeling. 3 2024; 2 (73) URL: http://isoedmag.ir/article-1-447-fa.html
منصوری سیروس، الهیتاوی آیه. شناسایی و سطح بندی چالش های آموزش هنر در مدارس عراق با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری. 1. 1403; 2 (73)