پژوهش پیش رو با هدف طراحی وپیشنهاد الگوی تعاملی ارتقای مدرسه پژوهشمحور در استان سمنان با روش آمیخته کمی-کیفی انجام شده است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی است. در بخش کمیّ روش آمار توصیفی استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بسته بود که حجم نمونه آماری از میان 7365 نفر جامعهآماری بر اساس جدول مورگان، 372 نفر از کلیه مدیران، معلمان، و کارشناسان ذیربط استان سمنان انتخاب شدند. دادههای جمع آوری شده با استفاده از نرمافزارهای اس.پی.اس.اس نسخه 22 و اسمارت پی.ال.اس نسخه 3 تجزیه و تحلیل شدهاند. یک پرسش از پرسشنامه و نیز پرسشهای مصاحبه به صورت کیفی انجام شد.در بخش کیفی پژوهش راهبرد پدیدارشناسی به کار رفته است. به صورت نیمه باز با 50 نفر یعنی40 معلم و 10 صاحبنظر مصاحبه صورت گرفت. در نهایت علاوه بر تأیید تا حد قوی برازش مدل طراحی شده مطابق با نتایج پرسشنامه،میتوان با تحلیل آمار استنباطی چنین بیان کرد که فرهنگ و ساختار پژوهشمحور به عنوان متغیر مستقل با واسطه مدیر پژوهشمحور و معلم پژوهنده بهعنوان متغیرهای میانجی، تأثیر معناداری بر آموزش و یادگیری پژوهشمحور به عنوان متغیر وابسته دارد. از نتایج تحلیل پاسخهامیتوان به موانع مسیر ارتقای مدارس پژوهشی و پیشنهادهایی برای رفع آن پی برد. بنظر مهمترین آنها همانطورکه مدل مفهومی پژوهش نشان میدهد عوامل برونمدرسهای یعنی مربوط به نقصان در سیاستگذاری و تصمیمگیری، برنامهریزی و نظام امتیازدهی و تشویق سازمانی است که البته بدون اراده و عاملیت عوامل درون مدرسهای مانند معلم پژوهنده و مدیر، کاربرد خود را نمییابد.