رابطه های زنانه- مردانه و ملاحظات روش شناختی(درجستجوی استعاره های خلاقانه: زنانه غیر تهاجمی ،جاندار و جانبخش)
|
|
|
|
چکیده: (337 مشاهده) |
این مقاله به رابطه روش شناختی بین طراحی مسئله و روش شناسی می پردازد. مؤلفههای عقلانیت محاسباتی «تصرف سلطهجویانه» بر محیط بر اساس ادراک محیط با گفتمان تهاجمی، یعنی علم محور قدرت خام و ناپخته است.رویکرد های مکانیستیِ ومردانه ، اخلاق وآداب سحرشدگانِ" انضباط مکانیستی ازجمله اکتفا به فناوری وبوروکراسی اند که با روش شناسی یکسویه، نتوانستند طرح و گزینه بدیل تر و تازه و با طراوت دهند.گزینه بدیل هنر و استعاره بارور است که فهم کنشگر را با پیچیدگی اقتضائات زندگی و از راه اعتلای شورِ وجودی اش مواجه می سازد و برای تعین شکوفایی جامعه پذیری وارزیابی فردی راهی به سوی برقراری رابطه سازنده نظم هماهنگی با تنوع سبک های زندگی خلاقانه می گشاید. الگوهای زبان برشناخت اجتماعی، یادگیری احساس تفکر و قضاوت بینا فردی و جمعی و اجتماعی هم دلالت دارند که با محتوا و روش ها و فرایند فرهنگ ، فلسفه اجتماعی و "سرمایه اجتماعی" مرتبط تلقی می شوند. مطلق کردن "شناخت اجتماعی " ، و منحصر کردن آن به هرگونه یا ژانر یا سبک خاص و یک سویه نگر-مثلا تفسیرجنسیتی افراطی (مردانه ، تکنوکراتیک،دیوانسالارانه یا جنسیتی) چندان سودمند نیست. دریک جمع بندی ساده: سوادهنری ،سوادعاطفی هم نیازی عاطفی و هم خواسته و پیش نیاز ارتقای اپیستمیک / شناختی است . |
|
واژههای کلیدی: استعاره#کنش پیچیدگی#ر فتار زنانه مردانه#رفتار تهاجمی# |
|
متن کامل [PDF 411 kb]
(146 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
برنامه دریافت: 1401/1/18 | پذیرش: 1397/1/10 | انتشار: 1397/1/10
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|